ديزل بان ديزل بان .

تور گرجستان

---

تور ایتالیا

---

تور تایوان

---

تور باکو

---

تور مونته نگرو

---

تور ارمنستان

---

تور مالزی

---

تور پرتغال

---

تور روسیه

---

تور قبرس

---

تور آفریقای جنوبی

---

تور برزیل

---

تور ژاپن

---

تور کره جنوبی

---

تور بلغارستان

---

تور مالدیو

---

تور سوچی

---

تور روسیه

---

تور هند

---

تور کریمه

---

travel to russia

---

هتل های روسیه

---

تور یونان

---

moscow tour

---

تور مسکو

---

russia tour

---

تور سوچی

---

تور سن پترزبورگ

---

تور گوا

---

طراحی سایت حرفه ای

---

ماساژ

---

ديزل بان

انگشتر عقيق

انگشتر عقيق

در قديم به دليل شناخت ناقص خصوصيات فيزيكي انگشتر عقيق را داراي قدرتي جادوئي تصور مي كردند.در جنگهاي نيز از آن به عنوان نشانه شجاعت و دليري و در كنار بستر بيماران به عنوان طلسم شفابخش استفاده مي كردند. هندوها عقيده داشتند كه انگشتر عقيق پاك و بدون عيب به انسان انرژي، جواني و زيبائي مي بخشد ولي اگر معيوب باشد مانند سمي مهلك خواهد بود. براين باور انقدر پافشاري مي كردند كه بلور انگشتر عقيق پودر كرده و به بيمار مي خوراندند كه گاهي شفا ميداد و زماني باعث مرگ بيمار مي گگشت و نيز تصور مي نمودند كه امپراطور فردريك دوم در سال ۲۵۰ ميلادي به علت خوردن پودر انگشتر عقيق معيوب در گذشته باشد، چنان كه نقل مي كنند وقتي پاپ كلمنت هفتم در سال ۱۵۳۲ ميلادي در بستر بيماري چهاردهمين قاشق از پودر الماس را خورد به ديار باقي شتافت (و هزينه اي معادل ۴۰۰۰۰ دو كات براي الماسهاي پودر شده بجاي گذاشت).  

انگشتر فيروزه

مرگ پاپ شايعه سمي بودن پودر و حتي بلور برخي از انگشتر فيروزه را در جامعه عقب مانده آن زمان چنان قوت بخشيد كه حتي كارگران معدن الماس از فرو دادن بلور الماس براي قاچاق آن به خارج از معدن دست برداشتند. در مورد اينكه اولين بلور انگشتر فيروزه كي و كجا يافت شده روايات مختلفي وجود دارد كه هيچكدام به نظر واقعي نمي رسند. نقل كرده اند كه در سال ۳۵۰ قبل از ميلاد مسيح اسكندر مقدوني در لشگركشي خود به ايران و هندوستان از دره اي به نام «دره الماس» كه غني از ذخاير انگشتر فيروزه بود عبور كرد. در اين دره مارهائي وجود داشتند كه نگاه انها باعث هلاكت انسانها مي گشت، اسكندر براي دستيابي به الماسهاي موجود در آن دره چاره اي انديشيد و دستور داد كه سربازان سپرهاي فلزي خود را آنچنان صيقل دهند كه مارها چشمان خود را در انها منعكس شده ببينند وبازتاب نگاه خيره نمارها در سپرها باعث مرگ آنها گرديد. اما بلورهاي انگشتر فيروزه در نقاط غيرقابل دسترس بودند و اسكندر دستور داد تا گوشفنداني را ذبح كردند و پوست آنها را كنده و لاشه اين گوسفندان را به داخل دره، به روي الماس ها پرتاب كنند تا بلورهاي به چربي لاشه بچسبند.  

زيورآلات

آنگاه سربازان در كمين نشستند تا اينكه لاشخورها براي ربودن گوسفندان به دره هجوم آوردند و پيكان سربازان هر لاشخوري را كه از درخ هارج مي شد هدف قرار مي داد.به دين طريق اسكندر مقدوني به بلورهاي الماس دسترسي پيدا كرد!. داستان مشابه نيز از سندباد نقل شده كه چون در سفري كشتي اش شكسته شد و امواج دريا او را به جزيره اي ناشناخته انداخته در انجا دره اي يافت مملو از الماس كه توسط مارهاي بسيار بزرگ حفاظت ميشد. سندباد سندباد خود را به الماس ها رسانيد، در لحظه اي مناسب جيب هايش را پر كرده و خود را در پوست حيواني شمارشده مخفي ساخت. لاشخوري عظيم الجثه لاشه را به چنگال گرفت و سندباد با جيب هائي مملو از الماس به مكاني امن انتقال يافت. موضوع جالب توجه در دستيابي اسكندر مقدوني به بلورها اين است كه داستانسرا به خاصيت چسبندگي زيورآلات به چربي (برخلاف ساير كاني ها) آشنا بوده و امروزه از اين ويژگي چنانچه در استخراج و تفكيك الماس از ساير كاني ها استفاده مي شود. اشارات و داستانهاي فراوان ديگري در نوشته هاي عهد باستان در مورد الماس وجود دارد، چنانچه در تورات مقدس در سفر خروج به الماس در تزئين البسه كاهنان و نيز در كتاب حژقبان نبي و ارمياء نبي به الماس و سنگ آتشين كه تصور مي شود همان الماس باشد فراوان اشاره شده است. البته دقيقا مشخص نيست كه آيا واژه الماس بمعني صحيح آن مورد استفاده قرار گرفته و يا اينكه منظور ساير كاني هاي شفاف و بي رنگ مانند اسپينل و كوارتز و غيره نيز بوده است. نويسنده قرن نوزدهم ادوين استريدر عقيده دارد كه ذخائر زيورآلات موجود نزد ملكه سبا كه توسط او به حضرت سليمان تقديم شد (چنانچه در كتاب پادشاهان در تورات مقدس بيان شده) و قطعاتي كه به لباي كاهنان اعظم دوخته بودند تماما از آفريقاي جنوبي آورده شده بود. به هرحال اولين توصيف علمي زيورآلات در نوشته هاي پليني پير يافت مي شود و او الماس را ارزشمندترين ماده روي زمين ناميده كه فقط در اختيار سلاطين و اشراف درجه اول قرار داشته. پليني سختي فوق العاده الماس را در كنار شفافيت، درخشش و حتي فرم ظاهري بلور آن توصيف مي كند. نوشته هايش در رابطه با فرم بلورهاي الماس به خوبي نشان مي دهد كه منظور او اشكال «اكتاهدرون» و يا «دودكاهدرون» مي باشند، اما اينكه الماس در عهد باستان و قرون وسطي در كجا يافت ميشده، بنظر مي رسد كه تمام تحقيقات به كشور هندوستان اشاره مي كند. در افسانه هاي بومي اين سرزمين پهناور نقل شده كه چون قوم مهاجم آريائي با شمشير و آلات برنده ديگر به هندوها تاختند آنان با نيزه هائي كه قدرت برندگي فوق العاده اي داشت به دفاع برخاستند»  هندوها اولين قوم در تاريخ بودند كه از ايزار و آلاتي با نوك الماس استفاده مي نمودند. آوازه اين ابزار برنده، بقدري انتشار يافت كه هندوها بعدها اقدام به ساخت و فروش آنها به ساير اقوام نيز نمودند. گزارشات تاريخي نشان مي دهد كه استخراج و استفاده از الماس به عنوان زيورآلات از زمان گاوتيليا وزير دربار ماوريا در هنودستان رايج بوده است. امروزه نيز در انواع انگشتر، دستبند و نيم ست مي توان نمونه هايي را يافت كه از الماس در ان ها به كار گرفته رفته است. - See more at: http://monfaredjewelry.com/%d8%a7%d9%86%da%af%d8%b4%d8%aa%d8%b1-%d8%b9%d9%82%db%8c%d9%82-0505/#sthash.7JFBoJvR.dpuf


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۹ بهمن ۱۳۹۴ساعت: ۱۱:۳۴:۱۴ توسط:ماهان وب موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :